۱۳ آذر ۱۳۸۹

اهمیت خاطره نویسی در تاریخ نگاری


اهمیت خاطره نویسی در تاریخ نگاری

اینجانب در اواخر اسفند ماه سال ۱۳۷۲خورشیدی در کلاس درس مبانی تاریخ اجتماعی ایران *که مدرس آن استاد عزیز و گرامی ام جناب آقای دکتر مسعود فرنود بود و در مورد اهمیت خاطره نویسی صحبت می کرد مصمم شدم خاطرات روزانه خود را بنویسم. در آن موقع دانشجوی سال اول رشته تاریخ دانشکده ادبیات و علوم انسانی (دکتر علی شریعتی) بودم.از آن سال تا کنون خاطرات خود را به صورت روزانه می نویسم. بعد از مدتی تصمیم گرفتم فقط مسایل مهم را بنویسم و از نوشتن خاطرات روزمره عادی و کسل کننده دست بردارم. علت رسیدن به این نتیجه این بود که هرازگاهی دفتر خود را مرور می کردم می دیدم در آن این مسایل بدون استثناء هر روز تکرار شده است. ۱- برخواستن از خواب در ساعت چند صبح۲- رفتن به دانشکده یا محل کار۳-خوردن نوع ناهار و شام و احتمالا صبحانه۴-نتایج مهم فوتبال و...

البته در خلال این خاطرات به ذکر حوادث مهم سیاسی اجتماعی اقتصادی مهم در جامعه پرداخته ام که می دانم آنها ارزش خاص خود را داشته و خواهد داشت. به این دلیل بعد از مدتی تصمیم گرفتم فقط به ذکر حوادث مهم درباره خود فامیل جامعه و ... بپردازم و از تکرار مکررات خود داری نمایم و خود و دیگران را با آن معطل ننمایم.
در خلال این سال ها به جز در مواقعی که به دلیل مشغله های زیاد فکری و کاری اندک وقفه ای در این مورد روی داده است در سایر مواقع بلا استثنا از نوشتن خاطرات خود نوشت خود فرو گذاری نکردم و اکنون با گذشت بیش از ۱۷ سال از آن زمان تا کنون نزدیک به بیش از ۲۵ مجلد دفتر دارم که حاوی مسوده ها و تحریرات نگارنده این سطور در موضوعات مختلف سیاسی ‌٬اجتماعی٬مذهبی٬ورزشی٬اقتصادی٬خصوصی٬خانوادگی و ... می باشد. با راه اندازی این وبلاگ مصمم شدم برخی از آن ها را در معرض دیدسایرین قرار دهم و ببینم نظر آنها چه می باشد و آیا این خاطرات دارای ارزش و بار اطلاعاتی برای نوشتن تاریخ می باشد یا نه؟آیا اسم آن را می توان تاریخ نقلی یا روایی نامید که بعدها مورخان از دل آن به تاریخنگاری علمی بپردازند یا نه؟یا فاقد تمام این مسایل بوده و به جز صرف وقت و سیاه کردن اوراق هیچ ارزش و اعتبار دیگری ندارد. امیدوارم علاقمندان و آشنایان به علم تاریخ با دیدن مطالب این وبلاگ مرا در مورد مسایل مختلف راهنمایی نمایند و فقط با دیدگاه تاریخی و بدون جانبداری و تعصب خاص در مورد مسایل مختلف به این مطالب نگریسته و در مورد آن قضاوت نمایند.سعی من این بوده است که وقایع نگاری واقع نگر و منصف باشم اما در عین حال می دانم در این نوشتار به دلیل برخی از محذورات و علایق و تعصبات خاص خود از ذکر بعضی از وقایع دور شده یا قادر به بیان درست آن نگردیده ام.
اما غرض از این مقدمه این بود که بگویم در بعضی از مواقع که به خاطرات خود رجوع می کنم می بینم که چه تفکرات ساده و ابتدایی داشته ام و با خواندن نظرات و دیدگاه های خود در طی این ۱۷ سال گاه خنده بر لبانم جاری می شود و با خود می گویم اگر این خاطرات تنها یک نفع داشته باشد آن این است که سیر تکامل در افکار و عقاید خود را در آن می بینم و صد البته به زعم بسیاری دیگر شاید سیر نزولی و قهقرایی را در افکار این بنده حقیر مشاهده نمایند.مطالب این دفتر مانند رشته زنجیری است که به هم متصل می باشند و اگر تمام آنها در کنار یکدیگر نباشد هر کسی از ظن خود یار من شود و در شناخت من راه را به اشتباه و بیراهه می رود. با دیدن این خاطرات فهمیدم که شناخت همه جانبه از یک فرد چقدر سخت و دشوار است و انسان ها در طی مراحل مختلف زندگی خود دستخوش انقلابات و تغییرات بسیار می گردند و مشکل تاریخنگاران ما در این است که به آثار و اطلاعات ناقص یک فرد در دوره ای خاص دست پیدا کرده و خوشحال و سرمست از اینکه اسناد جدید به دست آورده اند شروع به قلم فرسایی در مورد یک شخص می نمایند که در فلان موضوع تا کنون تمام محققان اشتباه کرده اند و من پس از سال ها تحقیق سند مهمی به دست آوردم که متوجه شدم تمام مطالب قبلی اشتباه بوده است. حال یکی باید در این موقع بررسی نماید این سند مربوط به چه دوره ای از زندگی فرد مورد نظر بوده است؟ در خصوص کدام دیدگاه او بوده است؟در چه شرایطی آن مطلب را بیان کرده است و شرایط مختلف دیگر را به خوبی بررسی کند آنگاه در مورد آن اظهار نظر بکند و اگر به غیر از این باشد مطمئن راه را به اشتباه رفته است. اگر سیری در شخصیت و زندگی بسیاری از رجال مشهور و معروف در تاریخ مانند دکتر علی شریعتی٬ملا صدرا٬ابوعلی سینا٬ابوریحان و ... بپردازید با اظهار نظرهای مختلف و بسیار متضاد در مورد آنها مواجهه می شویم که ریشه در همین مسایلی که در بالا ذکر کردم دارد.چنانکه دوستان با نظرات خود در مورد این گفتار اشتباهات این جانب را تذکر دهند و یا در تکمیل عرایض بالا نظرات سودمند خویش را ارائه نمایند بر این بنده منت گذاشته و موجب خوشحالی مرا فراهم خواهن ساخت. زیرا هدف ما ارائه یک بحث آزاد در ارتباط با تاریخ  با توجه به تجارب شخصی خود می باشدو کسب نظرات سایر اساتید و صاحب نظران در تکمیل یا نقد این مسایل می باشد که باعث ارتقای دانش ما در تاریخ نگاری علمی باشد و بتوانیم به بهترین نحو ممکن به شواهد تاریخی و تبیین آن دست یابیم.
یکی از مشکلات تاریخ نگاری به ویژه در ایران عدم کار گروهی و کسب نظر از تمامی اساتید فن می باشد که امیدواریم در این خصوص ما پیشقدم باشیم و بتوانیم نظر تمام صاحب نظران را در این مورد با توجه به تجارب شخصی خود جمع آوری نماییم.
با آرزوی بهروزی و سلامتی

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر